خلاصه داستان: نگاهی به زندگی عاشقانه بین دو موسیقیدان مشهور و سرشناس به نام جرج جونز و تمی وینت که رابطه پیچیده اما پایدار آنها الهام بخش برخی از معروف ترین موسیقیدانان است و...
خلاصه داستان: این سریال داستان پزشکان بخش تازه تاسیس EICU را دنبال می کند که چگونه با غلبه بر اختلافات، برای حفظ زندگی بیماران تمام تلاش خود را میکنند و…
خلاصه داستان: طی ششمین سال سلطنت امپراطور چیانگ لونگ، وی یینگ لو برای تحقیق درباره ی حقیقت پشت مرگِ خواهر بزرگترش، با لباس ندیمه ی قصر وارد شهر ممنوعه می شود و..
خلاصه داستان: لیو شائو جوان با مردی مرموز آشنا می شود که با او آینده خود را با سه روز شادی کامل مبادله می کند. او در ابتدا زندگی بی دغدغه یک وارث را پیش برد تا اینکه درگیر نبرد بین جاودانه ها و شیاطین شد. درگیری او منجر به آشکار شدن چندین درگیری عاشقانه بین او و لو لی، جاودانه پوشیده شده در راز می شود.
خلاصه داستان: Ye Ling Shuang و Qi Hai Rui دوستان صمیمی هستند که با هم در علفزارهای Ye Bei بزرگ شده اند. اگرچه یه لینگ شوانگ به عنوان فردی بیگانه از علفزارها در نظر گرفته می شد و مورد نفرت هم قبیله هایش بود، هفتمین شاهزاده خانم یه بی، چی های روی هرگز به او نگاه تحقیر آمیز نداشت و با او به عنوان دوست صمیمی خود رفتار می کرد. یه لینگ شوانگ تصمیم میگیرد تا مادام العمر به شاهزاده خانم وفاداری کند.
خلاصه داستان: یک وکیل زن مجرد به نام کین شی، بر روی حرفه خود متمرکز است، اما والدینش اصرار دارند که او هرچه زودتر ازدواج کند. شرکت وکیل برتر چنگ و هوی در حال جذب وکلای متخصص در امور خانواده است ولی یکی از شرایط پذیرش در آن متاهل بودن است. کین وی، برادر دوم کین شی، به طور مخفیانه وضعیت ازدواج کین شی را بدون اجازه او به “متاهل” تغییر میدهد. کین شی که چیزی نمی دانست، در شرکت استخدام میشود. عملکرد فوق العاده او در کار تایید بنیانگذار، لائو جین را به همراه دارد ولی…
خلاصه داستان: به دلیل انتخابات برای ازدواج، دختران از سراسر جهان در شینچوان جمع می شوند. یین ژنگ، ششمین استاد جوان شینچوان، و لی وی، که فقط میخواهد در این انتخابات شکست بخورد و در زادگاهش راحت زندگی کند، بهطور تصادفی با یکدیگر آشنا میشوند. در آنجا، فصل جالب و جدیدی از زندگی آنها شروع می شود و…
خلاصه داستان: پس از ده سال، یک کارمند وفادار به اختلاس متهم میشود، سپس توسط کارفرمایانش به قتل میرسد تا بهعنوان کوچکترین پسرشان دوباره متولد شود، با اشتیاق انتقامجویی که هدایت خصمانهاش را هدایت میکند.
خلاصه داستان: کیو یوان زمانی رویای کار در حفاظت از میراث را در سر داشت، اما هیچ فرصتی برای فرو بردن انگشتان پای خود در این صنعت نداشت تا زمانی که با "کین ژی یوان" که صاحب یوکسینژای است آشنا شد.