خلاصه داستان: این نمایش یک نسخه راهاندازی مجدد از سری سال 2011 با همین نام Bade Achhe Lagte Hain است و بار دیگر به این موضوع میپردازد که چگونه دو فرد غیرمحتمل با هم ازدواج میکنند و به مرور زمان عشق پیدا میکنند.
خلاصه داستان: فرهان برای کمک به فقرای محله خود از مفسدان می دزدی. هنگامی که فاجعه رخ می دهد، او یک هویت مخفی به خود می گیرد تا به مبارزه خود علیه بی عدالتی و برای زنی که دوستش دارد ادامه دهد.
خلاصه داستان: زمانی که فارس از سوریه باز میگردد تا رستوران والدینش را در شهر «نصر الجبل» لبنان بازگشایی کند، شایعاتی که سالها پیش صاحبخانه قدرتمند فوزی را به قتل آنها متهم میکردند، تحت تأثیر قرار میدهد. حقیقتی که ناگزیر به تهدید می شود...
خلاصه داستان: کریشنا، مردی خوشگذران، همیشه دو برادرش را پشت سر میگذارد، مخصوصاً برادر بزرگترش، چیرو، که برای حفظ امنیت او سنگ تمام نمیگذارد. شرایط باعث می شود او با معشوق Cheeru ازدواج کند.
خلاصه داستان: فرح یک زن 28 ساله است. او 6 سال پیش هنگام فرار به فرانسه، به دلیل اینکه متوجه شد باردار است و پسرش کریمسه به بیماری مبتلا است، مجبور شد در استانبول توقف کند. سیستم ایمنی بدن به طور طبیعی ضعیف و مستعد ابتلا به بیماری ها است. فرح با وجود داشتن تحصیلات پزشکی به صورت غیرقانونی به عنوان نظافتچی در استانبول کار می کند. اما دنیای فرح یک شبه زیر و رو می شود. او شاهد قتلی است که توسط مافیا در محلی که برای نظافت میرود و با طاهر لکسیز ملاقات میکند. از آنجایی که او شاهد عینی قتل است، مافیا می خواهد او را بکشند و این وظیفه به طاهر سپرده می شود.
خلاصه داستان: آیله داستان اصلان است که پسر خانواده ای پرجمعیت است و یک کلوپ شبانه را اداره می کند. یک مرد فوق العاده زیرک. او شخصیتی تاریک و مرموز است. روانشناس دوین وارد زندگی این مرد دشوار می شود و شدید می شود.