خلاصه داستان: یونگ مین یک راننده تاکسی است. او فقط روح های سرگردان را به عنوان مسافر سوار میکند و کمک می کند تا آخرین خواسته شان برآورده شود. جی هیون یکی از این روح های سرگردان است که به یاد ندارد در زمان زنده بودنش چه کسی بوده و…
خلاصه داستان: داستان درباره هفت نیروی ویژه پلیس و مافوق آنها “قدیر” میباشد. این تیم پس از سالهایی که در کنار یکدیگر گذراندند به یک خانواده واقعی تبدیل شدهاند و حالا به دنبال رهبر جرائم سازمانیافته، “اژدر”، هستند. این تیم با گیر انداختن “اژدر” در پایان یک تعقیب طولانی، غافل از این هستند که زندگیشان پس از عملیات “روز صفر” که رویای آن را داشتند، به کلی تغییر خواهد کرد. عملیاتی که تا آن روز آرزوی آن را در سر داشتند طبق برنامه پیش نمیرود. “اوزگور” و “مرت”، دو فرد از اعضای محبوب تیم، مسئولیت شکست را بر عهده میگیرند و نقشهای میکشند. مافوق آنها، قدیر، نیز پیگیری پرونده را کنار نمیگذارد. این تیم که حاضرند جان خود را برای یکدیگر فدا کنند، دوباره گرد هم میآیند تا از خاکسترشان متولد شده و انتقام خود را بگیرند تا شاید اندکی از دردهایشان کاسته شود…
خلاصه داستان: پس از یک حادثه رانندگی، 5 سال در کما می ماند و وقتی از خواب بیدار می شود چیزی به یاد نمی آورد. چیزی برای توپراک مناسب نیست، او باید فقط چیزهایی را که در مورد زندگی اش به او گفته شده است، بپذیرد.
خلاصه داستان: در دنیای دیستوپیایی، زمانی که یک بیماری همه گیر از طریق ارتباط کلامی گسترش می یابد، یک نهاد ظالم به دنبال یک زبان شناس مصون از این بیماری است.
خلاصه داستان: دختر بچه ای به نام درین زندگی شادی با عادل پدرش دارد. با این حال، یک روز زندگی شاد آنها وارونه می شود. پدر او را برای جرمی که مرتکب نشده،دستگیر و روانه زندان می کنند. درین پس از آن، به طور دائم از پدرش جدا شده است.در حالی که اعتقاد داشتند که پدر او مجرم است او سال های زیبای جوانی خود را در یتیم خانه سپری می کند. بعد چندین سال، درین به خاطرات پدرش دسترسی پیدا می کند و میفهمد که او بی گناه بوده است و تصمیم میگیرد از کسانی که باعث شدند پدرش به زندان بیافتد، انتقام بگیرد.