خلاصه داستان: پس از از دست دادن همه چیز در زندگی خود، آپارتمان یائو لیانگ لیانگ با امپراتور یک پادشاهی باستانی ترکیب می شود و به آنها اجازه می دهد بین هر دو جهان سفر کنند.
خلاصه داستان: او سفری را آغاز میکند که در آن ۱۰ زن زندگی او را تحتتاثیر قرار میدهند. در طول سفر او بزرگ میشود و درک میکند که چه چیز مهم است و چه کسی آن زن درست و حسابی است؟
خلاصه داستان: شن یو، دختر یکی از مقامات فاسد، با عمارت ژو ازدواج می کند. با این حال، "داماد" او ژو یوئه معلوم شد که دختری است که به شکل یک پسر مبدل شده است. آنها پس از افشای رازهای خود برای یکدیگر، تصمیم می گیرند که خواهر قسم خورده شوند و از ازدواج جعلی خود برای حفظ هویت یکدیگر استفاده کنند. در همان زمان، چی ژانگ و گائو مو، که در پرونده شاهزاده رونگ دخیل هستند، نیز به طور مخفیانه شروع به بررسی پرونده می کنند. هر چهار نفر با هم کار می کنند تا حقیقت را کشف کنند
خلاصه داستان: لی هه نا یک جادوگر است و یک فروشگاه کوچک و مستقل جادوگری را اداره می کند. اما فروشگاه روزهای سختی را پشت سر گذاشته و اکنون در آستانه تعطیلی است. او تصمیم گرفته تا هر کاری که می تواند انجام دهد تا از این اتفاق جلوگیری کند…
خلاصه داستان: پانگ لانگ یو، منفورترین زن شهر چینگ شویی، از شوهرش محافظت می کند چرا که زندگیش به او بستگی دارد. او قبل از اینکه دوباره متولد شود، در زندگی قبلی خود یک فرد زندانی و ترد شده بود و فقط لی چینگ مو با او رفتار خوبی داشت. به همین دلیل تصمیم می گیرد که در این زندگی…
خلاصه داستان: جیانگ هو باهوش و قدرتمند اما خودخواه و مغرور تحت عشق جیانگ چی شنگ، رئیس یه شرکت پوشاک زندگی می کنه. اما یه تغییر ناگهانی زندگی اصلی اون رو زیر و رو کرد. اون نه تنها پدرش رو از دست داد، بلکه شاهد فروپاشی شرکتی بود که پدرش تأسیس کرد.
خلاصه داستان: لیانگ یو آن، یه نخبه حرفه ای که وارد دوره تنگنای زندگی خودش شده، و سونگ سان چوان، ورزشکاری که به نیمکت نشینی عادت کرده، تصادفی یه باشگاه تنیس رو ملاقات کرده و بهش می پیوندن.
خلاصه داستان: شیانگ یون در اصل یک ابر بود، اما یو لائودیان او را به یک پری تبدیل کرد و در امارت یو لائو شروع به کار کرد. چو کنگ یکی از شاگردان علم نجوم یوری شینگجون است. او در امارت یو لائو سرگردان شد و با او مثل یک شرور رفتار شد. چو کنگ اتفاقی بادبزن شیانگ یون را شکست، بنابراین آن دو با هم دعوا کردند و به طور اتفاقی رشته قرمز را گره زدند که منجر به ازدواج این سه جهان شد. امپراطور جید از هرج و مرج خبر داشت و مجازاتش برای آنها این بود که تا پس از هفت زندگی عاشقانه نمی توانند به بهشت برگردند و داستان آنها شروع شد.