خلاصه داستان: داستان یاز را روایت میکند که به رویای پدرش در استانبول، جایی که برای تحصیل آمده بود، چشم دوخته است و سعی میکند مخفیانه از مادرش این رویا را محقق کند..
خلاصه داستان: “فاروق گنجر” رئیس شرکت “سرامیک گنجر” برای خوب شدن همسرش “افسون” هر کاری از دستش برمیآمد انجام داد ولی هنگام برگشت به بودروم از دورهی درمانش، او را از دست میدهد. فاروق پس از فوت عشقش همراه با فرزندانش به خانهاش در استانبول باز میگردد، بیخبر از اینکه قرار است قربانی حسادت “سراب” شوند که همراه آنها آمده است…
خلاصه داستان: در سرنوشت آن ها، گوشه نشین و تزکیه کننده چی یوان بائو با پری روباه چانگ شا در کوه ماه شکسته روبرو شد، وقتی چانگ شا میخواست به میوه ی قلب و روح دست پیدا کند مستقیما به بدن چی یوان بائو میرود. این لحظه پیوند عمیقی بین این دو نفر ایجاد میکند پیوندی که میتواند به عشق تبدیل شود
خلاصه داستان: یک درام اسرارآمیز درباره دوستی گرم و انسانیت زمانی رخ می دهد که دانگ جو، یک مرد جوان پرشور که فقط بدهی دارد، با کانگ سان، پسری ناشناس با توانایی های مرموز آشنا می شود.
خلاصه داستان: سعدی پایاسلی که به عنوان معلم جغرافیا در دبیرستان قرابایر منصوب می شود، با پشت سر گذاشتن گذشته کثیف خود، با پنج جوان از مدرسه اصلاحات از مسیر عبور می کند.
خلاصه داستان: بک دونگ جو به عنوان یک مدیر تشییع جنازه کار می کند که دارای قدرتی ماوراء طبیعی است که به او اجازه می دهد مردگان را ببیند و با آنها صحبت کند.